سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قناعت مالى است که پایان نیابد . [نهج البلاغه]
مرتضی رضاییان - مشق شب
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
اوقات شرعی

  • بازدید امروز: 8
  • بازدید دیروز: 13
  • مجموع بازدیدها: 162994
    » درباره من
    مرتضی رضاییان - مشق شب
    مرتضی رضاییان

    » برخی مقالات من در رسانه های دیگر
    مقاله مندرج من در اعتماد که از کیهان سرک کشید! [285]
    شرایط ویژه ادعای مخالفان [125]
    کدام شرایط ویژه؟! [109]
    پلورالیسم رسانه‏ای وچمدانهای دلار [143]
    بخشنامه ای برای سلامتی [121]
    آب را گل نکنید [204]
    شاگرد ممتاز مکتب روح الله [263]
    این هم یکی دیگر از جلوه های اصولگرایی [183]
    آب را گل نکنید! [127]
    دو تابلو در برابر شورای شهر سوم [169]
    پلورالیسم رسانه‏ای و چمدانهای دلار [161]
    کدام شرایط ویژه [168]
    از انرژی هسته‏ای تا چای و خرما [232]
    کدام شرایط ویژه [123]
    عرصه فرهنگ؛ چشم انتظار تحولی اساسی [160]
    [آرشیو(36)]


    » آرشیو مطالب
    سیاسی
    فرهنگی

    » لوگوی وبلاگ


    » لینک دوستان
    پیاده تا عرش
    پیامبر اعظم(ص)
    مشق شب
    قاسم روانبخش میبدی
    سید مصطفی میرمحمدی میبدی
    محمدحسین رنجبران
    کوکب هدایت
    آب و آتش
    شاهراه عدالت
    محمد مبینی

    » طراح قالب

        

    »» دروغ بزرگ به ملت
    اعتراف سرویس های اطلاعاتی امریکا  و پیش از آن گزارش آژانس بین المللی انرژی هسته ای مبنی بر پوچ بودن ادعاهای واشنگتن برگ زرین دیگری از دستاوردهای دیپلماسی مبتنی بر آموزه های دینی  را ورق زده است؛ اما برخی گرو ه ها همچنان می کوشند تا با نادیده گرفتن این موفقیت های بزرگ و با استناد به اظهار نظر برخی مسوولان سابق ، شرایط کنونی کشور را بحرانی و خطرناک! جلوه دهند.  در حاشیه این فضاسازی‌ها مروری گذرا بر برخی مسائل با الهام  از فرمایشات مقام معظم رهبری، افق های تازه ای از حقایق را روشن می‌کند:
    1. مهم ترین دلیل ذکر شده برای اثبات وجود «شرایط ویژه» در کشور افزایش تهدیدهای امریکا علیه جمهوری اسلامی است؛ غافل از این‌که مسندنشینان کاخ‌ سفید همواره در پی  باج‌خواهی و ساقط کردن نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و در این راه ذره ای تردید به خود راه نداده‌اند؛ اگرچه توطئه های آنان به مقتضای شرایط هر زمان در پوشش هایی خاص نمود یافته است: واشنگتن از همان اوان پیروزی انقلاب  ضمن بلوکه کردن دارایی‌های ملت ایران در خارج تحریم‌های یکجانبه ای را علیه کشورمان اعمال کرده و حمایت کامل از جریان‌های ضد انقلاب را در دستور کار قرار داده است. دردوران جنگ تحمیلی با تمام توان در کنار متجاوز قرار گرفت و حتی در اواخر آن به صورت مستقیم وارد مقابله نظامی شد. پس از حادثه یازده سپتامبر و به رغم شعار گفتگوی تمدن های دولت آقای خاتمی و انعطاف‌های فراوان، جمهوری اسلامی را در لیست محور شرارت قرار داد و تهدید کرد که پس از حمله به افغانستان و عراق نوبت به ایران فراخواهد رسید! در اثر همین تهدید بود که برخی مدعیان کنونی شرایط ویژه با ارسال نامه ای سرگشاده به محضر رهبر معظم انقلاب و در پوشش دلسوزی برای کشور، خواستار عدول از آرمان‌های انقلاب شدند تا به زعم خویش مانع تهاجمی شوند که آن را قریب‌الوقوع می‌پنداشتند! از آن زمان پنج سال می‌گذرد و در این مدت نه‌تنها امریکا جرات تعرض به ایران را نیافته بلکه چنان در باتلاق افغانستان و عراق فرو رفته که برای رهایی خویش طی درخواست هایی کتبی و رسمی از جمهوری اسلامی ایران در خواست کمک کرده و این خود نشانی روشن بر نادرستی تحلیل کسانی است که همواره می‌کوشند تا کشور را در وضعیتی خطرناک و بحرانی تصویر کنند. مقام معظم رهبری درباره تهدیدهای مورد اشاره فرمودند: « شایعه می‌سازند که آمریکا می‌خواهد به ایران حمله کند؛ ملت ایران را با این مسائل نترسانند؛ زیرا مگر تا به حال امریکا به ایران حمله نکرده است؟!»(1) «تهدید امریکا به تحریم ایران موضوعی تکراری است. امریکا و برخی کشورهای دیگر از سال‌ها پیش جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرده‌اند؛ بنابراین این ملت بزرگ را از تحریم نترسانید.»(2)
    سکاندار حکیم انقلا‌ب در بخشی دیگر از سخنان روشنگرانه خویش، درباره انگیزه دشمنان از تکرار تهدیدهای توخالی یادآور می شوند:«تهدید و ترساندن، شیوه قدیمی و همیشگی سلطه‌گران برای تضعیف اراده و عزم ملت‌ها و چپاول منابع کشورها است. ترس و تسلیم در برابر دشمن، شیوه ملت‌ها و مسوولان کشورهایی است که قدرت عزم و اراده ملی را درک نکرده‌اند؛ اما ملت ایران با شکستن طلسم تهدید و ارعاب سلطه‌گران و با اتکا به تجربیات موفق 27 سال اخیر خود، در مقابل هر تهدیدی مقتدرانه می‌ایستد و مثل همیشه ثابت می‌کند که وعده الهی مبنی بر یاری ملت‌های مومن، آزاده و عدالت‌خواه، وعده‌ای تخلف ناپذیر است.»(3)
    2. تردیدی نیست که حاکمان نظام سلطه و در راس آن‌ها امریکا و رژیم صهیونیستی به دلیل سازش ناپذیری و روحیه انقلابی دولت نهم و دفاع قاطع دکتر احمدی‌نژاد از حقوق مسلّم ملت ایران و جهان اسلام و انتقادات صریح او از روابط ناعادلانه حاکم بر جهان، دشمنی ویژه‌ای با دولت نهم و شخص رئیس‌جمهور دارند؛ اما همان‌طور که گفته شد، اصل این کینه‌توزی‌ها  تازگی ندارد و به تصریح مقام معظم رهبری، ناشی از ماهیت انقلاب اسلامی است:«عده‌ای می‌گویند دشمن‌تراشی نکنید. اصل وجود و هویت جمهوری اسلامی دشمن‌تراشی می‌کند؛ اصل این که پرچمی به نام اسلام بلند شود و ملتی با شعار معنویت در دنیا اعلام موجودیت کند، جلب دشمنی می‌کند. ما بیش از این، دشمن‌تراشی نکردیم. مبارزه و کارشکنی و موذی‌گری علیه نظام اسلامی را همیشه آن‌ها علیه ما شروع کرده‌اند؛ ما دفاع کرده‌ایم؛ منتها دفاع جانانه. دفاعی کرده‌ایم که طرف مقابل فهمیده است ما اقتدار دفاع از خود را داریم و بحمدا... موفق هم شده‌ایم. دنیای استکبار با وجود چنین نظامی مخالف است. این مخالفت‌ها و موذی‌گری‌ها ادامه هم خواهد داشت.»(4)
    3. در پاسخ به کسانی که موضوع تحریم و تهدیدها را توجیه کننده اعلام شرایط ویژه و احتمالا تخریب دولت خدمتگزار می‌دانند، باید گفت که به تعبیر رهبر معظم انقلاب«این تهدیدها و زورگویی‌ها همیشه بوده است و ملت ایران در مقابل زورگویی‌ها، افزون‌طلبی‌ها و دخالت‌ها و تهدیدهای بیگانه همیشه با چهره‌ مصمّم، با عزم راسخ، با مشت پولادین و با عقل و تدبیر ایستاده است و دشمن را به عقب‌نشینی وادار کرده و باز هم خواهد کرد.»(5)
    وانگهی مگر این تهدیدها و تحریم‌ها به یکباره در دولت کنونی شکل گرفت؟! در زمان مسوولیت برخی از عزیزانی که امروزه بر شرایط ویژه اصرار دارند و غیر مستقیم تقصیر را به سمت دولت نشانه می‌روند، شدیدترین قوانین و برنامه‌ها برای تحریم جمهوری اسلامی از سوی امریکا تصویب شد. چرا در آن دوران، این منتقدان از شرایط ویژه سخنی به میان نیاوردند؟! در دوره موسوم به اصلاح‌طلبی به رغم انعطاف فراوان دولت وقت که در مواردی بی‌اعتنایی به آرمان های انقلاب و خون های مطهر شهدا را به همراه داشت، ایران در لیست محور شرارت قرار گرفت. چرا در آن دوران  کسی شرایط را ویژه نخواند و هشدار نداد؟! و ده‌ها و صدها چرای دیگر از این دست! مقایسه این مواضع نشان می دهد که بسیاری از منتقدان ازدریچه تنگ جناحی به این مسائل می نگرند و عده ای نیز اگرچه از سر دلسوزی اما به واسطه فقدان اطلاعات کافی و مستند.
    4. هر فرد آشنا به الفبای سیاست و حکومت به خوبی می‌داند که تاکید پی‌درپی بر وجود شرایط ویژه، خواسته یا ناخواسته نوعی اضطراب و نگرانی را به اذهان عمومی القا می‌کند و به صورت خودکار شرایطی بحرانی می‌آفریند. شایسته است کسانی که شرایط کشور را ویژه می‌بینند، یک بار به صورت شفاف اعلام کنند این وضعیت در چه زمینه ای وجود  دارد و کدام شرایط ویژه ای ایجاد شده که پیش از این نبوده است! البته هیچ کس حساسیت شرایط  در حد متعارف را انکار نمی‌کند؛ زیرا طبیعی است ملتی  که بر استقلال و شرافت خود پافشاری می‌کند و پرچمدار اسلام ضدامریکایی و مایه امید مسلمانان جهان است و به رغم تنگناهای فوق‌العاده و در اوج عصبانیت و حیرت دشمنان  به انرژی هسته ای دست یافته و نمودهایی از نفوذ استراتژیک خود را در جنگ 33 روزه لبنان نشان داده و ...؛ در شرایط ویژه ای به سرمی برد و این وضعیت تا زمانی که  حاضر به معامله برسر شرف و حیثیت خود نگردد وجود خواهد داشت.
     وانگهی به فرض بعید حتی اگر کشور در شرایط بحرانی مورد ادعای منتقدان قرار داشته باشد، راه حل منطقی این است  که همراه با دولت خدمتگزار و پشت سر رهبری از لزوم ایستادگی در برابر تهدیدهای خارجی سخن بگویند و به دشمنان هشدار دهند که هرگونه خطایی از جانب آن‌ها با پاسخ قاطع ، جدی و کوبنده ملت و مسوولان ایران روبه رو خواهد شد ؛ اما شگفتی این جا است که این گروه به جای هشدار به بدخواهان این مرز و بوم، با بزرگ نمایی تهدیدات روانی بیگانگان به مسوولان خودمان هشدار می‌دهند! و با ابزارهای سیاسی و تریبون های تبلیغاتی خویش ، رئیس جمهوری را که شجاعانه در برابر زورگویان جهانی ایستاده است مورد نقدهای غیرمنصفانه و گاه هجوآمیز قرار می‌دهند و بدین گونه  آسیاب دشمن را رونق می‌بخشند.     
    5.همان گونه که اشاره شد، منتقدان، تاکید قاطع  دولت نهم  و رئیس‌جمهور محترم بر حقوق ملت و آرمان‌های ناب انقلاب را عامل پیدایش شرایط به‌اصطلاح ویژه قلمداد می‌کنند و می‌کوشند تا با استناد به تهدیدهای  دشمنان بخصوص کاخ سفیدنشینان و بزرگ‌نمایی قدرت دشمن، ملت را از پیگیری خواست های بحق خویش منصرف کنند.  اما به‌راستی آیا بزرگ جلوه‌دادن قدرت دشمن و ضعیف شمردن توانایی‌های داخلی، اقدامی خردورزانه و در راستای منافع ملی به شمار می‌آید و آیا اوضاع  آن‌گونه که اینان تبلیغ می‌کنند، خطرناک است؟ اصولا انگیزه این گروه از تاکید مداوم بر وجود شرایط بحرانی چیست؟
    « با نیش قلم‌های زهرآلود، به خاطر انگیزه‌های گوناگون؛ یکی با دولت بد است، یکی با اصل مفاهیم انقلاب بد است، یکی با اصل انقلاب بد است، یکی دنبال قدرت‌طلبی است، یکی بر اثر کج‌فهمی است. نه، واقعیت قضیه این‌جوری نیست که این ها تصویر می‌کنند؛ واقعیت قضیه این است که ما بحمدا... یک ملت منسجم داریم؛ هم منسجم است ملت ما، هم باهوش و بیدار است.»(6)
    « این‌که کسانی می‌گویند قدرت دشمن را دست‌کم نگیریم حرف درستی است و در فرهنگ عمیق ملت ایران نیز مورد تاکید است؛ اما آیا عاقلانه است که دشمن را دست‌کم نگیریم اما در مقابل، عظمت و توانایی‌های ملت ایران را نادیده بگیریم؟!»(7)
     « در مقابل این دشمن، اظهار ضعف نباید کرد. اگر ضعفی هم بود، نباید در مقابل او بیان کرد، چه برسد به این که ضعفی نیست، بحران در کشور نیست. چرا دروغ می‌گویند؟ چرا طبق میل دشمن رفتار می‌کنند؟»(8)  
     «بحمدا... کشور با یک ملت قوی، منسجم، باهوش، بیدار و با مسوولان دلسوز، فعال و کارآمد، مشکلات‌شان را یکی پس از دیگری حل می‌کنند... چه بحرانی؟ چه وضعیت فوق‌العاده‌ای در کشور هست؟! اصرار دارند ثابت کنند در کشور وضعیت فوق‌العاده است!»(9)

    پی نوشت‌ها
    1.بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مردم آذربایجان شرقی، بهمن 1385
    2.همان
    3.همان
    4.بیانات مقام معظم رهبری در جمع باشکوه مردم کرمان، اردیبهشت 1384
    5. همان
    6. بیانات مقام رهبری در دیدار با پرسنل نیروی هوایی ارتش، 1385
    7.بیانات معظم له در دیدار مردم آذربایجان شرقی، بهمن 1385
    8. بیانات معظم له در دیدار با پرسنل نیروی هوایی ارتش،1385
    9. همان

     



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » مرتضی رضاییان ( دوشنبه 86/10/3 :: ساعت 12:0 صبح )
    »» چه کسی در برابر آیت‏الله مصباح یزدی غش کرد؟!

    دیروز در خدمت دبیر سیاسی پرتو بودم . مطلبی را نقل کرد که گفتنش برای دوستان دیگر خالی از لطف نیست.

    امسال 16 آذر مهمان دوستان خوب بسیج انشجویی دانشگاه دزفول و  اندیمشک و اهواز بودم. یکی از مراسمی که برای سخنرانی دعوت شده بودم دانشگاه جندی شاپور دزفول بود . به من گفته شد در این دانشگاه به دلیل حضور دکتر ش. که قبلا رئیس  دانشگاه بوده, گرایش به جبهه ملی و نهضت آزادی زیاد است. ساعت 9 شب وارد سالن شدم که پر از جمعیت دانشجو و اساتید بود . جای خالی برای نششتن نداشت. حتی کنار سالن جمع  زیادی ایستاده بودند. مجری از بنده برای سخنرانی دعوت به عمل آورد.در ابتدا عرض کردم که علاوه بر سخنرانی آماده پاسخ دادن به پرسش های حاضران  هستم. نیم ساعت درباره جنبش دانشجویی و نقش آن در پیروزی انقلاب اسلامی و حفظ آن سخن گفتم. از جمله نکات مهم سخنرانی اشاره به نقش جنبش دانشجویی در تسخیر لانه جاسوسی امریکا وبرکنار کردن دولت موقت – دولت نهضت آزادی- بود که امام آن را انقلاب دوم نامیدند.

    دانشجویان برای تایید این حرکت دانشجویی با کف ممتد آن را تایید کردند. چند نفری  که در جلوی جمعیت نشسته بودند دائما کاغذ میدادند که وقت شما تمام است و به نظر مرسید که از این اقبال دانشجویی سخت ناراحتند. سخنرانی به پایان رسید . بنده اعلام آمادگی برای پاسخ به سوالات کردم که گفته شد وقت نیست. پس از دعا  از دانشجویان و اساتید خدحافظی کردم و رئیس دانشگاه و همراهانش تا پای ماشین مرا بدرقه کردند. طرفداران اندک نهضت آزادی که از این سخنرانی سخت دمغ شده بوده بودند پس از پایان مراسم شایع کردند که روانبخش نتوانست به پرسشها پاسخ دهد و به همین علت غش کرده است ! یکی از کسانی که این شایعه را شنیده بود  ساعت 11 شب به من زنگ زد که اتفاقی برای شما افتاده؟ گفتم نه.مگر چطور؟ موضوع را طرح کرد.من هم خندیدم و گفتم: فردی که می گویید غش کرده پس از آن  در جلسه دیگری به پرسشهای دانشجویان پاسخ داده که این جلسه تا ساعت یک بامداد ادامه داشته است!. جالب است بدانید که عمده کسانی که اینگونه شایعات  را پخش می کنند از ضعف استدلال و منطق رنج می برند. پس از این شایعات به یاد چند  ماجرای مشابه افتادم.

    چندی پیش در زمان حاکمیت اصلاح طلبان دکتر سروش در دانشگاه اصفهان ادعا کرده بود که با آیت الله مصباح در یک جمع خصوصی مناظره کرده و ایشان در آن مناظره بیهوش شده اند! هفته بعد که آیت الله مصباح به همان دانشگاه دعوت شده بودند همین سوال را دانشجویان از ایشان پرسیدند که ایشان لخند زدند و گفتند من از همین جا ایشان را به مناظره علنی دعوت می کنم تا معلوم شود چه کسی در مناظره غش می کند! شایان ذکر است که فرخ نگهدار  هنگام مناظره وی  و احسان طبری با آیت الله مصباح که در اوایل انقلاب انجام شد در میان ضبط برنامه غش کرد و ضبط برنامه به همین دلیل متوقف شد که پس از به هوش آمدن وی ضبط ادامه یافت.

    چندی پیش هم محسن کدیور که در حاشیه نمایشگاه مطبوعات مجبور به مناظره با مدیرمسئول پرتو شده و به سختی شکست خورده بود ؛ روزنامه های دوم خردادی خبرسوء قصد فرار گرفتن کدیور را منتشر کردند و نوشتند که او تهدید به قتل شده است!! در پایان بد نیست به ماجرای دیگری اشاره شود. گاهی حضرت امام دیدارهایشان مدتی به تعویق می افتاد. امریکا ادعا می کردکه ایشان از دنیا رفته است. امام که پس از این شایعات برای سخنرانی آمده بودند فرمودند روزی پهلوانی میان جمعی نشسته بود .فردی ادعا  کرد من کسی هستم که فلان پهلوان را به زمین زدم و مرد. پهلوان که خنده اش گرفته بود در پاسخ به ادعاهای آن مرد گفت: آن پهلوانی که زمین خورده ومرده است، منم!

    متن کاملتر در این آدرس:http://RAVANBAKHSH.BLOGFA.COM



    نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » مرتضی رضاییان ( جمعه 86/9/30 :: ساعت 3:37 عصر )
    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

    »» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    نجیب
    بی مقدمه
    شیخ انصاری، آن نمایندگان و این نماینده !
    [عناوین آرشیوشده]